از آن دلتنگی های آدمی که باد به ترانه می خواندشان



به من بگو

 آن جا هم باد می آید و زیبایی این  درختان سر به آسمان را   نقش زمین می کند؟

به من بگو

آن جا هم انگار شاخه ها روی سنگفرش ها

در آینه به خود نگاه می کنند؟

به من بگو

به من که تو را نگاه می کنم و نمیابمت

آن جا هم جز من که هر وعده بهای آمدن پاییز را پرداخته ام

کسی نگران رفتن پاییز نیست؟

به من بگو
به من که سخت  بی تو   مانده ام
به من بگو که این همه می بینم ؛ باد ها می وزند و ابر ها می ریزند و باز جای تو در دلم پر نمی شود.....