در خانه باد می آید!

امروز اینجا باد می آمد،یعنی باد   ها!
پنجره های این ور را باز کردم،رفتم پنجره های آن طرف را باز کنم ،سرم را بر گرداندم دیدم همه چیز توی هواست،
باد کاغذها را بلند کرد
آینه را انداخت
تابلو ها از دیوار افتادند
عکس ها و آهن رباهایشان از روی  یخچال پرت شدند
پلاستیک ها پخش شدند وسط آشپزخانه
سی دی ها به پرواز درآمدند
و حتی کلاه بابا افتاد!

پ.ن:شما که مرا خوب می شناسید،فکر نکردید که اشتباه نوشته ام و می خواستم پنجره را ببندم؟