جای شما خالی...


پریشبی بود ،می خواستم این جا را به روز کنم،هم دستم به نوشتن این جا باز شود،هم حرف داشتم برای گفتن،هم زمان گوگل ریدرم باز بود،چشمم افتاد به این : نوشته های خانواده ی جعفر پناهی برای او که سخت در بند است،در وطنی که هنر هم برای بالندگی باید دست بلند کند از آقای بالای همه ی سر ها اجازه بگیرد..
دلم گرفت.حرف های خصوصی باشد برای بعد.حالا ما هنوز در زندان عزیز داریم.