ما از گربه های ایرانی خبر نداشتیم..



در جهانی که خیلی اتفاقات خوبی در آن نمی افتد ،وقتی یک اتفاق خوب می افتد باید از آن گفت و فیلم "کسی از گربه های ایرانی خبر

نداره" اتفاق خوبی بود ،خیلی خوب ،آن هم نه فقط در   سینما، که در موسیقی هم!

لذتی که از شنیدن این حجم موسیقی خوب- که تازه احتمالا قطره ای از سیل خروشانی باشد که در زیر  زمین موزیک ایرانی

جریان دارد - بردم شبیه حس آدمی بود که تا به حال نمی دانسته چقدر زیباست! آدمی که تا به حال نگذاشته اند بداند چقدر زیباست...

و البته خالی نبودم از غبطه ی این همه وقت ندانستن و فکر، فکر که چرا!؟کجایش اشکال داشت این همه زیبایی، که باید تو هزار تا

سوراخ مخفی می شد؟

دیدن فیلم  صد البته با اشک تمام شد وفحش به ریش وسر تا پا و پدر و مادر خواهر و مادر مسببان  این همه ..


پ.ن:بهمن قبادی اول فیلم در ترکی جداگانه از بینندگان می خواهد که فیلم را با کیفیت خوب و صدای خوب نگاه کنند،من هم یک

توصیه به حرف هایش اضافه کنم که فیلم را با جمعی خوب از دوستانتان بیینید به لذتش افزوده می شود،بسی!

پ.ن1: این نوشته ،نمی دانم اگر دعوت به نوشتم یکی از دوستان همان جمع دوست داشتنی نبود هم نوشته می شد یا نه،ولی خلاصه

ما هم به نوبه ی خودمان توصیه می کنیم برای فیلم و بهمن قبادی بنویسید که از این اتفاق خوب کم نگفته باشیم!

پ.ن2: تمام قد ایستاده ایم به احترام بازی اعجاب انگیز حامد بهداد که حرف توی کارش نبود دیوانه س دوست داشتنی !

پ.ن3: راستی اشکان و نگار و همه ی آن بچه ها چقدررر دوست داشتنی و آشنا بودند!انگار می شناختمشان از قبل!